زنده یاد استاد داوود سرمد
خاكستراعتبار
تا سر نگرفته كار ما هم
تيره شده روزگار ما هم
از آن همه سهو و اشتباهات
بر باد شد اعتبار مـــــا هم
بينيم همه كـــه مى تكانند
دامان خــود از غبار ماهم
آن هم سفران كه بود ديگر
نايند به رهـــــگذار مـــاهم
از طعنه ى ديگران چى نالم
رنجيده چو سخت يار ما هم
جريان زمانه، لـــوح تاريخ
شسته است ز ياد گار ما هم
افسوس كه رفته است بر باد
“خاكستر” اعتبار مـــــا هم
نوميد مباش چون سر انجام
پايان رسد انتظار مــــا هم
بر پا شود عاقبت دراين مـلك
صد شور، ز گير و دار ما هم
حــماسه ى سرخ آفرينند
هنــگامه ى كارزار ما هم
افراشته مى شود درفشى
بر كنگره ى حصار ما هم
دور اند خائنين، چى بهتر
چون پاك شده قطار ما هم
در فصل بهار پــر طراوت
گُل جوش زند ز خار ما هم
ماند به دل رقيب “سر مد”