گرد آورنده از منابع انترنیتی: سکینه روشنگر
با تشکر ازآن هائی که در راه معرفی کشور به نسل نو و دور از وطن، گام های موثری برمیدارند.
معرفی مختصری از ولایت سمنگان


تاریخچه:
شهر قدیمی سمنگان در جنوب شرقی خلم، درجوار ولایت بلخ و در طول تاریخ بر سر یکی از راههای مهم بلخ بودهاست. در شاهنامه فردوسی چنین آمدهاست که رستم زال با تهمینه دختر شاه سمنگان ازدواج کرد. سمنگان یکی از ولایات کهن آریانای باستان بوده مرکز آن شهر شاداب وسر سبز ایبک میباشد؛ که ارتفاع آن از سطح دریا بیش از هزار متر است. این منطقه خیلیها حاصلخیز بوده، حبوبات و میوههای فراوان دارد. آب و هوای ایبک شهرت زیاد داشته چنانچه گفتهاند: آب ایبک، نان ایبک، خواب ایبک.
سمنگان در امتداد شاهراه کابل- حیرتان بین بغلان وبلخ در یک منطقه مهم کشور افغانستان واقع شده که در اثر کشف شواهد و آثار تاریخی اهمیت خاصی پیدا کردهاست. چناچه در پایه حفریات و تحقیقات دکتر کارنتون مورخ و باستان شناس امریکائی در غار قره کمر که در کوههای مجاور ایبک واقع شده، در حوالی ۳۰-۵۰ هزار سال قبل از میلاد شکاریهای همین منطقه سپری مینمودهاند و به حیث یکی از کانونهای زندگانی مردمان عصر حجر در افغانستان شناخته شده و آثاری از قبیل سنگهای چقماقی، استخوان حیوانات و خاکستر ذغال بدست آمدهاست و کشف آتشگاه سرخ کوتل و آثار بدست آمده از آن درمجاورت شرقی سمنگان، روشنی جدیدی به سمنگان عصر کوشانیها در قرن اولیه مسیحی به تمام این مناطق میاندازد.
رباتک منطقه دیگری از سمنگان که در عصر کوشانیها آباد بوده، آثار مسکوکات بدست آمده از رباتک شاهد این مدعاست. همین قسم در داخل درۀ معروف به زندان، سموجهائی مشاهده میشود که نشان دهنده آبادانی زیاد بودهاست.
غار یارمحمد ملک واقع در ولسوالی روی دوآب است؛ یک درۀ نسبتاً کوچک و دارای غار بزرگ تاریخی که پایان وآخر غار متذکره را هیچ محققی در یافت نتوانسته وکوههای بزرگی از استخوانهای انسان، لباسهای ابریشی، آثاراسلامی وقبل از اسلام آنجا پیدا شده است وهم اکنون راههای عبور ومرور در این غار به اثر سرازیر شدن ریگها وتپههای بزرگ مشکل شده است. در زمان جنگهای داخلی در افغانستان مردم از فقر به داخل این غار رفته آثاری را از قبیل تکههای ابریشمی وزیورات که از اسکلیت انسانها بدست میآوردند به فروش میرساندند. با دور شدن ساحه رفت وسرازیر شدن ریگها پیدا نمودن آثار را از دسترس عموم محفوظ داشته است. حکایتهای سالهای ۱۳۵۰ الی ۱۳۷۰ هجری شمسی بیانگر آن است که در این غار انسانها با اسکلیتهای ثابت زن در حالی که در گهواره تکیه داده است وطفل در بین گهواره ویا کسی در حالیکه ایستاده بوده جان داده است واسکلیت به همان شکل ثابت وایستاده است. ازاین آثار برمی آید که مردمی که در دور وبر زندگی داشتهاند از ظلم کسی فرار کرده واز فرط گرسنگی از بین رفتهاند وتلف گردیده اند؛ ولی بعضی نشانههائی که سنگهای دهنه غار از اثر رفت و آمد مستعمل شده ونشانۀ راه کاروان واستخوان حیوانات در داخل غار، بیانگر این است که در اینجا محل زیست بوده ولی از اثر حمله چنگیز به مردم، آنها راه را ویران نموده ودیگر به برون ارتباط گرفته نتوانسته تلف شدهاند. در قسمت پایان دهنۀ غار که دهن دره است چشمۀ صاف وسرد دیدنی به نام آغا میر موقعیت دارد که دریای سمنگان از این چشمه سر چشمه گرفته است وقسمت عمده زراعت ولسوالی روی دوآب توسط این چشمه آبیاری میگردد. هیکل تراشی دختر نوشیروان عادل در دره نگار قریۀ ماهو موقعیت دارد. مجاهد مستعین نویسنده مربوط اهالی همان منطقه از وجود کول رحمت خبر میدهد. کول رحمت یا جهیل که بنام رحمت یاد میکنند که در دامنه تخت ودشت چنگیز خان موقعیت دارد، محل شگفت انگیز وسیاحتی است که تا امروز اکثر سیاحان داخلی وخارجی از وجود آن آگاهی ندارند وتقریبا در ۱۴۷ متری شهر ایبک واقع شده است. غار محمد ملک نیز در ۱۳ کیلومتری این بند واقع است، این محل با داشتن مناظر زیبای طبیعی، زیبا، شگفت انگیز جای خوبی برای سیاحین بوده که مشابهت به بند امیر بامیان دارد. آب این بند شفاف شیرین وبسیار سرد است. این بند در بین دو کوه پایه که سه الی ۴۰۰ متر ارتفاع دارد در داخل دره واقع شده است وآب آن از قسمت بالای دره از یک تعداد چشمهها سرچشمه گرفته ودر این کول جمع میشود واما قسمت پایان آن توسط یک تپۀ بزرگ سنگی بند گردیده است. در بین این دره دو بند طبیعی موجود است وفاصلۀ بین هردو بند سه صد متر است که آب اول به بند کلان جمع شده وبعداً به بند خورد میریزد علت نام گذاری این جهیل را به کول رحمت، بر گرفته از نام یکی ازخوانین روستای نزدیک این جهیل میدانند که رحمتالله نام داشته است ولی اسناد دقیق در دست نیست که قبل ازحاجی رحمت این جهیل به چه نام یاد میشده است؟ چون رحمتالله خودش درسال ۱۲۰۰ و۱۳۰۰ هجری شمسی میزیست.
این کول دارای ۲۰۰۰ متر عرض وحد اوسط ۵۰۰ متر عرض وبعضی ساحات آن ۱۲۰ متر عمق دارد. مجاهد مستعین باشندۀ محل میافزاید که تخت مشهور چنگیز خان نیز در نزدیکی کول رحمت موقعیت داشته که جای دیدنی وتخت از ستوپه سنگی ساخته شده است. نسبت نبودن راه موتر این موقعیت از دید سیاحان بازمانده است. دشت یا ایلاق چنگیز در قسمت پایان تخت قرار داشته که مردم اهالی در ماههای جوزا، سرطان واسد از تگابهای شان برای بهرهگیری از شیر وپشم حیوانات هم مانند کوچیها در این دشت زیر خیمه زندگی میکنند. در بهار سال بهترین جای تفریح ودشت سر سبز وعلف زار و از آب وهوای صاف بر خور دار است؛ ولی از وجود حتمی چنگیز کتباً شاهدی در دست نیست که ادعای ما را ثابت نماید. مردم سابق از قصه وقرینهها ونام گذاری کوههای همجوار به نام فرزندان چنگیز چنین برداشته کرده اند که این تخت چنگیز است ولی چه وقت وچگونه این تخت واین دشت به نام چنگیز مسمی شده است اطلاعات دقیق در دست نیست.
نقطه دیگری بنام هزار سُم که اهمیت خاص تاریخی زیاد دارد به عقیدۀ ایتالیائیها راه تجارت بوده و به دو طرف هندوکش کاروانها رفتوآمد میکرده و تنگی تاشقرغان دارای دروازهای بوده و راه عمومی از تنگی ایبک و درۀ زندان گذشته به استقامت بامیان و کابل کاروانها حرکت میکردند و ایبک دارای کاروانسراهای نیز بوده که به مرور زمان از بین رفتهاست. از آنچه گفته شد سمنگان از دورههای قدیم عصر حجر به این طرف در ادوار قبل از تاریخ و در دورههای اسلامی همیشه مرکز زندگانی بوده، پس معلوم میشود که از نظر تاریخی و جغرافیائی موقعیت مهمی داشته و دارد.
همچنان چیز مهمی که از نظر تاریخی باعث شهرت سمنگان شده ستوپهای است بزرگ، از یک پارچه سنگ که در مجاورت خود معابدی هم داشته و در داخل بدنه کوه بچه یا تپه حفر شده که در عرف بنام تخت رستم یاد میشود حال آنکه یکی از معابد بسیار مهم باختر قدیم در همین ایبک میباشد و یکی از عجایب معماری عصر بودائی افغانستان قدیم است. حفرۀ نامبرده بزرگ و مجلل با دهلیزها واتاقها و ملحقات دیگر به مراتب از ستوپه سنگی عجیبتر است که یقیناً تعداد زیادی بازدیدکننده از کشورهای مختلف در اینجا میآمده و خانههای کنده شده که در حدود العالم ذکر یافته، عبارت از همین اتاقها و حجرههای معبد است و به تعبیر دیگر آنها را بتخانه خواندهاند که به معنای لغوی همان بودا را گویند و خانه بودا در حقیقت همان اتاقها وحجره هائی است که در هرکدام ازآنها یک یا چندین مجسمهٔ بودا همراه با نقاشی و هیکل تراشی، تراش یا ساخته شدهاند که خود نشان دهندۀ هنر مجسمهسازی و هیکل تراشی آن عصر میباشد.
سمنگان ادباء، فضلاء و شعرای بزرگی را در دامان خود پروردهاست. پسته و بادام سمنگان معروف بوده و در کوههای آن زیره، هنگ و دیگر گیاهان داروئی به کثرت یافت میشود. ذغال سنگ درۀ صوف بالای ولایت سمنگان از نظر نوعیت بهترین و عالیترین کیفیت را دارا میباشد و از نگاه زراعت گندم بنام گُدام افغانستان مشهور است. در حدود العالم من المشرق الی المغرب، معجم البلدان یاقوت الحموی، شاهنامه، شاهکار بزرگ فردوسی طوسی، ودیگر مآخذ معتبر از سمنگان به مراتب نامبرده شدهاست. داستان رستم با تهمینه دختر شاه سمنگان و نبرد رستم با سهراب از تراژدیترین داستانهای شاهنامه به همگان معروف است. این بود مختصر معلومات دربارۀ سمنگان.
با این حال سمنگان نیز مانند سایر ولایات افغانستان از مدتهای مدیدیست که زیر چکمه های متجاوزان رنگارنگ و اجنبی پرستان رنگارنگ ستم می کشد و مردم آن از ابتدائی ترین مزایای زندگی محروم اند.
در زیر تصاویری از چگونگی استخراج ذغال سنگ و امکانات در دست داشتۀ مردم و پیداوار ارزشمند دیگراین شهر به مشاهده می رسد.




زندگی صدها کارگر در معدن ذغال سنگ سمنگان با خطر فقر وگرسنگی ومرگ روبرو است.

