سایت “افراشته” 

کارگران یا پیشتازان آزادی

 روزجهانی همبستگی کارگران را مبارک باد می گوئیم، اما این بارمی خواهیم به مناسبت روز کارگر ازآن انسان های رنجکشیدۀ این سرزمین یاد آوری نمائیم که همه روزه خون شان جاده و سرک های شهر و روستا را رنگین می سازد و قربانی انواعی از خشونت ها و اثرات جنگ می شوند. اکثریت این قربانیان همان کارگرانی اند که برای بدست آوردن لقمۀ نانی در کوچه و بازار درجست و جوی کاراند و یا هم مشغول کارهای کوچک در روی سرک های شهر، و هیچ منبع عایداتی، جز فروش نیروی کارشان، ندارند. اما چون نام شان در لیست کارگران تولیدکننده درکارخانه های صنعتی بزرگ و کوچک به طور رسمی قید نشده است، برخی آن ها را کارگر نمی دانند، درحالی که  آن ها همچنان کار می کنند و فقط با فروش نیروی کارشان می توانند لقمۀ نانی بدست آورند. این کارگران نیز به شکلی در تولید و مناسبات تولیدی – اقتصادی جامعه نقش بازی می کنند.

کارگران و پیشه ورانی با صفوف گسترده چون شاگرد مستری، بایسکل ساز، ساعت ساز، خیاط ، نجار، گلکار، آشپز، قناد، مزدور، کارگر روزمزد، نوکر، شاگردان آهنگری، مسگری، دستفروش، فروشنده گان خرده پا، مامورپائین رتبه، معلم، نویسنده، محقق، ژورنالیست، رانندگان تاکسی و اوتوبوس یا سرویس های خدمات صحی و اجتماعی و…، که همه سلب مالکیت شده هستند و به قول مردم آهی دربساط ندارند، واژه های با معنی اند از اقشاری از ملت ستم دیدۀ ما که همه فقط  و فقط از فروش نیروی کارشان زندگی خود را تأمین می کنند. پس بنا برتعریف اقتصادی کسی که فقط با فروش نیروی کارش تأمین زندگی کند کارگراست، لذا این ها همه کارگراند؛ ولی  درمراسم تجلیل از روزهمبستگی کارگران جهان کمتر ازآن ها نام برده شده و به این اقشار، که شامل طبقۀ کارگراند، کمترتوجه شده است. همچنان بازگویی از رنج ها و مشکلات و دفاع از حقوق شان در جامعۀ ما خیلی کم رنگ بوده است.

درافغانستان عدۀ زیادی ازاین اقشارشامل طبقۀ کارگرجامعه، همه روزه قربانی اهداف شوم متجاوزین وآماج موج ترور وانتحار وانفجار تروریست های وحشی، ازهرگروه و دستۀ مزدور و خودفروخته  که درافغانستان منتظر کرسی قدرت هستند، می شوند. زورمندان دیگری نیز برای حفظ قدرت و یا هم  ترس ازدست رفتن قدرت های باد آورده و منابع سرشارمالی از دَرَک دزدی و قاچاق و مصادرۀ اموال مردم و… با اغوای جمعی ازاین اقشارستمکش با اغواگری و نیرنگ های قوم و مذهب و زبان ومنطقه و… این اقشار زحمتکش را گوشت دم توپ ساخته، درتقابل با حریفان قدرت، دست به هر گونه تخریب و چپاول و کشتار مردم بی گناه و بیدفاع ما درهرگوشه و کنارکشور می زنند و بیشترین تلفات انسانی  را دراین گیرودار نیزهمین عدۀ محروم ومظلوم کارگر، درصفوف و جبهه گیری های  مختلف متحمل می شوند.

ازاطفال کارگری که در روی جاده های پرخطر با فروش اجناس مختلف ویا کارهای شاق برای تامین زندگی خانوادۀ خود کارمی کنند، بیشترین خطرآن ها را تهدید می کند و همه روزه قربانی می دهند، نیزباید دراین روزتجلیل و بزرگداشت شود. به اساس گزارشات سازمان ملل در جنگ های خانماسوز درافغانستان، اطفال بیشترین تلفات را متحمل شده وگزاف ترین بها را پرداخته اند، که اطفال کارگر از نظر تعداد  درصدر این قربانی ها هستند.

براساس این شناخت از مناسبات اجتماعی و سترکچر جامعۀ ما می توان گفت که بیشترین قربانی ها را هم اکنون درفاجعۀ خونین افغانستان، دربین شهرها، همین کارگرانی متحمل می شوند که برخی ها آن ها را شامل طبقۀ کارگران نمی کنند، چون باری در اثر کلاسیکی فقط کارگرصنعتی شاغل در فابریک، شامل طبقۀ کارگر بوده است. ولی بادرنظرداشت واقعیت های موجود، به پیوست آن نظر می توان گفت که در شرایط امروزین و بنا برتعریف کار وکارگر، همه اقشار فوق که فقط با کار شان زندگی می کنند، واگر کار نیابند گرسنه می مانند، کارگر هستند.

بدین نحومی بینیم، کارگران کشورما که صف عظیمی ازمردم مظلوم کشور را می سازند، با دریغ، از داشتن هرگونه تشکل و نهاد مبارزاتی مدافع خود محروم هستند و نیروی شان به بهانه های قومی، مذهبی، منطقه ئی و… مورد سوء استفادۀ طبقات ارتجاعی قرارمی گیرد. همین کارگران هستند که بزرگترین قربانیان جنگ تحمیلی و نیابتی در این سرزمین بلا کشیده می شوند. هرتشکل ملی و مردمی  که بخواهد به محرومان این کشور و به آزادی کشوربیاندیشد، باید به سازماندهی، آگاه سازی  و رهبری این اقشارملیونی ستمکش اجتماعی(طبقۀ کارگر) توجه کند، درغیرآن مبارزه از بستراصلی اش به دور می ماند و کم اثر می شود.

ما امسال درحالی از روزهمبستگی کارگران جهان یادآوری و بزرگداشت می کنیم که کارگران، و کلاً مردم مظلوم کشور ما، بر اساس توطئه های خونبار امپریالیسم و ارتجاع همچنان در دام دره و دار طالبان مزدور، ستمگر و وحشی (این جهادگران اسلام) به دریای از رنج و گرسنگی و بدبختی  شناوراند.

ما بارها گفته ایم که تا ردپائی از امپریالیسم، ارتجاع وعوامل شان دراین کشور باقی است، مردم ما دم به خوشی نخواهند زد و هر روز گرفتار ترفند و نیرنگی دیگر و ستم و ستمگری دیگر می شوند. اینک دیدیم که وقتی به امریکا ضرورت اولیۀ دیگری درسطح جهان پیش شد، نمایندگان خونخوار و قرون وسطائی را بر اریکۀ قدرت افغانستان نشاند و مردم وکشور ما را به بیغولۀ جهل وستم فروکرد. 

پس برای زندگی بهترهمگانی، باید همگان متحد شوند و این بلایا وکثافات را – امپریالیسم وارتجاع، از هرقماش آن را- از جامعۀ خود بروبند، درغیرآن هر روز توطئۀ و جنگی را برما تحمیل می کنند و برقربانی ها و ویرانی ها می افزایند.

کارگران و خلقهای ستمکش، برای آزادی تان متحد شوید!