رسول پویان

               تقسیم جهان

زمیـن در بین غـولان جهـان تقسیم می گردد

تـوگـویـی از زمین تا آسـمان تقسیم می گردد

نه تنها هست و بـود مردم مسکین شود سودا

به صد نیرنگ خون کودکان تقسیم می گردد

زبس حرص وطمع افزون شده دربین قدرتها

بدا گـر از کـران تا بی‏کـران تقسیم می گردد

نبرد مـالی و تعـرفـه و تحــریـم تـنـهـا نیست

هرآنچه هست در اعماق کان تقسیم می گردد

دوباره قصۀ شیر و روباه وگرگ خواهد بود

ویا گوسفند معصوم بین شان تقسیم می گردد

گهی با پنبه سر را می‏کنند از تن جـدا؛ لیکن

گهی با زور شمشیر و سـنان تقسیم می گردد

میان گـیـرودار ظالمان مظلـوم شـود پای‏مال

تمام خاک وثروت جسم وجان تقسیم می‏گردد

اگر تاریـخ عـالـم را به چشمان خـرد خوانی

جـهـان با نقـشـۀ زور آوران تقسیم می گردد

عدالت را به دست وحشـت افـراطیت کشتند

بـه تـیـغ زورگـو حـق زنان تقسیم می گردد

کسـی از ظلم و اسـتبداد جـلادان نمی گـوید

ولی اعضای جسم خوچکان تقسیم می‏کردد

دریغـا آشـیـان بلـبــل و گل می رود بـربـاد

چمن با یورش خار وخسان تقسیم می گردد

درعمق ذهن و فکرآدمی جنگ و جدل آرند

نبوغ و دانش پـیـر و جـوان تقسیم می گردد

چرا خـرمهره می سـازند دُرّ پاک دل ها را

به افسون سیاسـت مهـرِ تان تقسیم می گردد

تهی گردد اگرازعشق و اخلاص و خرد دل‏ها

هرآنچه هسـت بی حق بیان تقسیم می گردد

بـرون سـازم دل آزادگان از ورطـۀ زنـدان

وگـرنـه گـنج اسـرار نـهـان تقسیم می گردد

بـیــا تـا عـالــم دیگـر بســازیـم در دل رویا

دران میراث یاد وعشق مان تقسیم می‏گردد

جهان تازه تا مملو شـود از نـور عدل و داد

میــان خـلـق گـنــچ شـایگان تقسیم می گردد

اگر در بین زورمندان قـدرت می‏شود تقسیم

بـه شـهـر دل عـشق جاودان تقسیم می گردد

جهان باعشق وصلح ومهربانی می‏شود خرم

زهی گر دوستی بی دشمنان تقسیم می گردد

20/4/2025